هوش مصنوعی (AI) رشتهای از علوم کامپیوتر است که هدف آن ایجاد ماشینها و سیستمهایی است که میتوانند کارهایی را انجام دهند که معمولاً به هوش انسانی نیاز دارند، مانند ادراک، استدلال، یادگیری، تصمیمگیری و پردازش زبان طبیعی. هوش مصنوعی در دهه گذشته به لطف در دسترس بودن مقادیر زیادی داده، منابع محاسباتی قدرتمند و پیشرفتهایی در الگوریتمها و تکنیکها به سرعت در حال پیشرفت بوده است.
هوش مصنوعی قبلاً تواناییها و دستاوردهای قابل توجهی را در حوزههای مختلف از جمله تشخیص چهره و احساسات، تشخیص بیماریها و توصیه درمان، رانندگی اتومبیل و پرواز هواپیماهای بدون سرنشین، ساخت موسیقی و تولید هنر و پاسخ به سؤالات و گفتگو نشان داده است.
هوش مصنوعی با افزایش بهرهوری، کارآیی، نوآوری، خلاقیت و کیفیت زندگی، این پتانسیل را دارد که منافع عظیمی برای بشریت به ارمغان بیاورد. این فناوری همچنین میتواند به رفع برخی از مهمترین چالشهای پیش روی جهان امروز، مانند تغییرات آب و هوا، فقر، گرسنگی، مراقبتهای بهداشتی، آموزش، امنیت و عدالت کمک کند.
با این حال، هوش مصنوعی خطرات و چالشهای مهمی مانند معضلات اخلاقی، نابرابریهای اجتماعی، اختلالات اقتصادی، عدم قطعیتهای قانونی و تهدیدات وجودی را برای جامعه به همراه دارد. بنابراین، درک آینده هوش مصنوعی و تأثیر آن بر جامعه و اطمینان از توسعه و استفاده از هوش مصنوعی به روشی مسئولانه، مفید و انسان محور بسیار مهم است.
انتظار میرود هوش مصنوعی با تغییر صنایع و بخشهای مختلف، ایجاد بازارها و فرصتهای جدید و تغییر ماهیت و ساختار مشاغل، تأثیر عمیقی بر اقتصاد بگذارد.
بر اساس گزارش PwC، هوش مصنوعی میتواند تا سال 2030، حدود 15.7 تریلیون دلار به اقتصاد جهانی کمک کند که بیشتر از مجموع تولید فعلی چین و هند است. این گزارش تخمین میزند که هوش مصنوعی میتواند تولید ناخالص داخلی جهانی را تا سال 2030 نزدیک به 14 درصد افزایش دهد و بیشترین دستاوردها در چین (26 درصد) و آمریکای شمالی (14.5 درصد) باشد.
منابع اصلی ارزش اقتصادی از هوش مصنوعی افزایش بهرهوری نیروی کار (از طریق اتوماسیون)، افزایش تقاضای مصرف کننده (از طریق افزایش کیفیت، شخصی سازی و تنوع) و نوآوریهای جدید (از طریق کشف و ایجاد) است.
با این حال، هوش مصنوعی میتواند اثرات منفی نیز بر اقتصاد داشته باشد، مانند جابجایی کارگران از مشاغل خود به دلیل افزایش کاربردی اتوماسیون یا رقابت با محصولات و خدمات هوش مصنوعی ارزانتر یا بهتر.
طبق گزارش McKinsey، تا سال 2030 به دلیل رشد استفاده از اتوماسیون، تا 375 میلیون کارگر (14 درصد از نیروی کار جهانی) ممکن است نیاز به تغییر شغل یا کسب مهارتهای جدید داشته باشند. این گزارش حاکی از آن است که کارگرانی که سطح تحصیلات یا مهارتهای پایینتری دارند، بیشتر از افرادی که سطوح بالاتری دارند، تحت تأثیر قرار میگیرند. این گزارش همچنین هشدار میدهد که هوش مصنوعی میتواند نابرابری درآمدی را بین کارگران با مهارت بالا و پایین و همچنین بین کشورهایی با سطوح مختلف پذیرش و آمادگی هوش مصنوعی افزایش دهد.
بنابراین، آمادهسازی برای گذار اقتصادی که هوش مصنوعی با سرمایهگذاری در آموزش کارگران برای کسب مهارتهای جدید یا انطباق با نقشهای جدید ایجاد میکند مهم است.
با تقویت جنبههای مختلف رفاه انسان مانند بهداشت، آموزش، ارتباطات، سرگرمی و فرهنگ، هوش مصنوعی میتواند به توانمندسازی گروههای به حاشیه رانده شده و آسیبپذیر مانند زنان، کودکان، اقلیتها، پناهندگان و افراد دارای معلولیت با فراهم کردن دسترسی به اطلاعات، خدمات، فرصتها و حقوق کمک کند.
هوش مصنوعی همچنین میتواند انسجام و همکاری اجتماعی را با تسهیل گفتگو، تفاهم و همکاری بین افراد و جوامع مختلف تقویت کند.
هوش مصنوعی همچنین میتواند با دستکاری، نظارت یا کنترل رفتارها، احساسات یا ترجیحات افراد، تأثیرات نامطلوبی بر جامعه داشته باشد، مانند تضعیف کرامت انسانی، استقلال، حریم خصوصی و عاملیت.
هوش مصنوعی میتواند با بازتولید یا تقویت تعصبات و کلیشههای موجود در دادهها یا الگوریتمها، سوگیریها و تبعیضهای اجتماعی را تشدید کند.
این امکان وجود دارد که هوش مصنوعی با ایجاد سردرگمی، فریب یا کلاهبرداری از طریق اطلاعات یا اقدامات جعلی یا گمراه کننده، اعتماد و مسئولیت اجتماعی را تضعیف کند. با ظاهر شدن اشکال جدید حملات سایبری، جنگ یا تروریسم، ثبات و امنیت اجتماعی را تهدید خواهد شد.
بنابراین، اطمینان از همسویی هوش مصنوعی با ارزشها و هنجارهای انسانی و احترام به حقوق و کرامت انسانی ضروری است. همچنین مهم است که اطمینان حاصل شود که هوش مصنوعی فراگیر و منصفانه است و به هیچ گروه یا فردی آسیب نمیرساند.
انتظار میرود هوش مصنوعی با طرح پرسشها و چالشهای جدید درباره ارزشها و اصول اخلاقی که اعمال و تعاملات انسانی را هدایت میکنند، تأثیر عمیقی بر اخلاق بگذارد.
هوش مصنوعی همچنین با ارائه راهنمایی، پشتیبانی یا بازخورد به انسانها یا با اجرای قوانین و هنجارها به ارتقای رفتار اخلاقی و تصمیمگیری درست و منطقی کمک خواهد کرد. هوش مصنوعی همچنین میتواند با شناسایی، گزارش یا مداخله در موارد تقلب، فساد، سوء استفاده یا خشونت، به نظارت و پیشگیری از رفتار و آسیبهای غیراخلاقی کمک کند.
با این حال، باید در نظر داشت که هوش مصنوعی توانایی درک بسیاری از عواطف و هنجارهای انسانی را نداشته و همانطور که اشاره کردیم، امکان نقض برخی از موارد با استفاده از آن وجود خواهد داشت.
اما این نکته نیز وجود دارد که هوش مصنوعی توانایی یادگیری مباحثی را دارد که باعث میشود سیستمهای هوش مصنوعی به ارزشها و اصول اخلاقی احترام گذاشته و آنها را ترویج کنند. همچنین ضروری است که اطمینان حاصل شود که سیستمهای هوش مصنوعی به گونهای طراحی و مورد استفاده قرار میگیرند که با استانداردهای اخلاقی و کدهای رفتاری حرفهها و حوزههای مرتبط سازگار باشد. همچنین حصول اطمینان از اینکه سیستمهای هوش مصنوعی تحت نظارت و ارزیابی اخلاقی هستند و افراد میتوانند عملکرد اخلاقی و تأثیر هوش مصنوعی را نظارت و بازرسی کنند، حیاتی است.
جامعه نباید نگران توسعه هوش مصنوعی باشد زیرا می تواند فواید و فرصتهای زیادی را برای بشریت و جامعه به ارمغان بیاورد، از جمله:
هوش مصنوعی میتواند بهرهوری، کارایی، نوآوری، خلاقیت و کیفیت زندگی را با انجام کارهایی که معمول، پیچیده یا فراتر از تواناییهای انسانی هستند، افزایش دهد.
با ارائه راهحلها، بینشها و پشتیبانی، به رفع برخی از چالشهای مهم پیش روی جهان امروز، مانند تغییرات آب و هوا، فقر، گرسنگی، مراقبتهای بهداشتی، آموزش، امنیت و عدالت کمک کند.
هوش مصنوعی می تواند انسجام اجتماعی و همکاری را با تسهیل گفتگو، تفاهم و همکاری بین افراد و جوامع مختلف تقویت کند.
اگر جامعه بر اساس اصول اخلاقی و ارزشهایی که به کرامت، حقوق و منافع انسان احترام میگذارد هدایت شود، نباید نگران توسعه هوش مصنوعی بود. اگر هوش مصنوعی تحت مقررات و نظارت مناسبی باشد که شفافیت، پاسخگویی و انصاف آن را تضمین کند، جامعه نباید نگران توسعه هوش مصنوعی باشید. اگر هوش مصنوعی در معرض یادگیری و بهبود مستمر و انطباقی باشد که پاسخگوی نیازها و انتظارات در حال تکامل انسان و جامعه باشد جایی برای ترس از این موارد وجود ندارد.
هوش مصنوعی یک فناوری قدرتمند و متحول کننده است که پتانسیل ایجاد مزایا و چالشهای عظیمی را برای بشریت و جوامع دارد. بنابراین ضروری است که اطمینان حاصل شود که هوش مصنوعی به شیوهای مسئولانه، مفید و انسان محور توسعه یافته و استفاده میشود که با ارزشها، هنجارها و اخلاق انسانی همسو باشد.
این مبحث نیاز به یک رویکرد چند رشتهای دارد که شامل همکاری و گفتگو بین محققان، توسعهدهندگان، کاربران، سیاست گذاران، تنظیم کنندهها، جامعه مدنی و مردم است. همچنین مستلزم یک فرآیند مستمر و سازگار یادگیری و بهبود است که به نیازها و انتظارات در حال تکامل انسان و جامعه پاسخ دهد.
با انجام این کار، میتوانیم از پتانسیل هوش مصنوعی برای منافع اجتماعی استفاده کنیم و آیندهای عادلانه، فراگیر، پایدار و موفق برای همه ایجاد کنیم.
نظرات (0)